جدول جو
جدول جو

معنی سپاس گزاردن - جستجوی لغت در جدول جو

سپاس گزاردن
شکر نعمت به جا آوردن، شکر کردن
تصویری از سپاس گزاردن
تصویر سپاس گزاردن
فرهنگ فارسی عمید
سپاس گزاردن
(چَ / چِ نِ شَ / شِ تَ)
شکر کردن. شاکر بودن:
خدای رابشناس و سپاس او بگزار
که جز بدین دو نخواهیم بود ما مأخوذ.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپاس گزار
تصویر سپاس گزار
آنکه از لطف و مهربانی کسی تشکر کند، شکرگزار، سپاس گزارنده
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ سَ وَ دَ)
شکر کردن. شاکر بودن:
همی جستم از خسرو ره شناس
که نیکیش را چون گزارم سپاس.
اسدی
لغت نامه دهخدا
(وَ دَ / دِ)
شاکر
لغت نامه دهخدا
تصویری از پاسخ گزاردن
تصویر پاسخ گزاردن
پاسخ دادن جواب دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپاس گزار
تصویر سپاس گزار
Thankful
دیکشنری فارسی به انگلیسی